رمان پروانگی یک پروانه
رمان پروانگی یک پروانه

دانلود رمان پروانگی یک پروانه اثر رز صورتی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم

تا آمدم لذت ته تغاری بودن را ببرم، جا ماندم میان راه، نه اولی نه آخری، وسط، و من تا به امروز چقدر از این میانه بودن بدم می آید، از این حس موذی خاکستری که تکلیفش با خودش هم روشن نیست، دو رنگ است و مکار، تمام کودکیم را توی پیله ای گذراندم که نه می توانستم ادامه بدهم و نه راه پروانگی را برای خلاصی می دانستم، قصه ی امروز من، قصه درد مشترک دختری است با گوشه ای از دنیای پر حسرت خودم …


خلاصه رمان پروانگی یک پروانه

وقتی مامان موهای بلند و خرماییم رو می بافت … وقتی با کینه نگام میکرد و من بی هوا چشمم به انبوه گندم زار طلایی وز موهاش می افتاد ،خشم و نفرت رو توی دشت نگاهش می دیدم ، ولی نمی تونستم معنیش بکنم

من فقط پنج سالم بود ! چه می دونستم نگاه سرخ یه دختره نه ساله یعنی چی ؟ وقتی آینه رو شکوند و انداختش گردن من … وقتی اتو رو سوزوند و گفت که اون نبوده و انگشت اتهام همه به سوی من چرخید … برای همیشه لقب دست و پا چلفتی رو یدک کشیدم و اگه از خودم دفاع میکردم دروغگو خطابم میکردن .

چشمای سبز اون همیشه آروم و دشت بایر نگاه من همیشه شیطون … کی باور میکرد اون دختر مو بور چشم سبز ، بخواد شیطنت کنه ؟ همیشه برام سوال بود : چرا چشمای خوش رنگش با شنیدن این القاب و چسبوندنشون به من تیله ای میشه ؟
عین همون توپای کوچولوی شیشه ای که رضا و وحید و حسین تو کوچه باهاشون بازی میکردن و دل من با قل قل خوردنشون ضعف میرفت و چقدر مهربون بودن که میذاشتن لمسشون کنم ! وقتی مامان به خاطر تاریخ تولدم انگ نحس بودن رو بهم چسبوند باورم شد هر جایی هر کسی مشغول به کاره ، من نباید باشم …

به لینک زیر مراجعه کنید :

دانلود رمان پروانگی یک پروانه

سه شنبه 10 دی 1398
بؤلوملر :